نتایج تازهترین مطالعه منتشرشده در نشریهی Harvard Business Review توسط پژوهشگر حوزه آموزش و فناوری، مارک زائو-ساندرز (Marc Zao-Sanders)، نشان میدهد که نوع و هدف استفاده کاربران از مدلهای زبانی بزرگ و سامانههای هوش مصنوعی مولد در سال ۲۰۲۵ نسبت به سال گذشته دچار دگرگونی بنیادین شده است.
بر اساس یافتههای این گزارش، تمرکز کاربران از کاربردهای صرفاً فنی مانند تولید متن و کدنویسی، به استفادههای انسانیتر نظیر درمان، همصحبتی، ساماندهی زندگی و یافتن هدف شخصی تغییر کرده است.
گزارش «Top 100 Generative AI Use Cases 2025» که با تحلیل دادههای رفتاری هزاران کاربر از سراسر جهان تدوین شده، روندی جدید را در تعامل انسان و فناوری نشان میدهد.
بهموجب این پژوهش، در سال ۲۰۲۴ کاربردهایی همچون تولید ایده، نگارش محتوا و برنامهنویسی بیشترین سهم استفاده از مدلهای زبانی بزرگ را به خود اختصاص داده بودند؛ اما در سال ۲۰۲۵ سه کاربرد زیر در صدر فهرست قرار گرفتهاند:
- درمان و همصحبتی با هوش مصنوعی (AI Therapy & Conversation):
استفاده از مدلهای گفتوگومحور برای حمایت روانی، کاهش اضطراب، تنهایی و تقویت ارتباط انسانی. - ساماندهی زندگی (Life Organization):
بهرهگیری از دستیارهای هوشمند برای برنامهریزی شخصی، مدیریت زمان و اولویتبندی اهداف روزمره. - یافتن معنا و هدف زندگی (Finding Purpose):
استفاده از هوش مصنوعی برای خودکاوی، تحلیل مسیرهای شغلی و تصمیمسازی مبتنی بر ارزشهای فردی.
به گزارش HBR، افزایش محبوبیت این حوزهها نشان میدهد که کاربران اکنون از مدلهای هوش مصنوعی نه بهعنوان «ماشین تولید محتوا»، بلکه بهعنوان یار فکری و مشاور دیجیتال بهره میبرند.
بهویژه رشد استفاده از ابزارهایی نظیر ChatGPT Plus، Claude، Gemini و سایر مدلهای گفتوگومحور، سهم قابلتوجهی در این تغییر رفتار داشتهاند.
در بخش فنی نیز رشد محسوسی در استفاده از مدلهای کدنویسی هوشمند نظیر GitHub Copilot و ابزارهای مکمل برنامهنویسی مشاهده میشود؛ بهگونهای که جایگاه «کدنویسی» از رتبه ۴۷ در سال ۲۰۲۴ به رتبه ۵ در سال ۲۰۲۵ ارتقا یافته است.
در مقابل، کاربردهایی مانند «جستوجوی متنی» و «تولید ایده» که در سال گذشته در جایگاه نخست قرار داشتند، اکنون با کاهش نسبی مواجهاند و جای خود را به کاربردهای انسانیتر دادهاند.
بهگفتهی مارک زائو-ساندرز، این تغییر مسیر بیانگر بلوغ نسل جدید کاربران هوش مصنوعی است.
او در تحلیل خود تصریح میکند که فناوریهای هوش مصنوعی مولد بهتدریج از مرحلهی «ابزار فنی» به «دستیار انسانی» وارد شدهاند و نقشی محوری در زندگی روزمره، سلامت روان، یادگیری و تصمیمسازی فردی ایفا میکنند.
از منظر جامعهشناختی و فناورانه، این تحول حاکی از شکلگیری رابطهای تازه میان انسان و ماشین است؛ رابطهای که در آن کاربران بیش از پیش به اعتماد، همدلی و تعامل انسانی با مدلهای زبانی بزرگ تمایل دارند.
در عین حال، متخصصان بر ضرورت ارتقای سواد هوش مصنوعی (AI Literacy)، تدوین چارچوبهای اخلاقی، و توجه به مخاطراتی نظیر حریم خصوصی و اتکای بیش از حد به مدلها تأکید دارند.
جمعبندی
سال ۲۰۲۵ را میتوان نقطه عطفی در سیر تکامل استفاده از هوش مصنوعی مولد دانست.
فناوریای که تا چندی پیش عمدتاً ابزاری برای تولید محتوا و افزایش بهرهوری بود، اکنون در حال تبدیل شدن به همکار فکری و پشتیبان روانی انسان است.
بهگفتهی گزارش Harvard Business Review، آیندهی نزدیک بهسمت ادغام هوش مصنوعی در تمامی ابعاد زندگی شخصی و حرفهای انسانها در حرکت است — تحولی که نیازمند نگاه انسانیتر، مسئولانهتر و اخلاقمحورتر به این فناوری خواهد بود.
منبع:
Zao-Sanders, M. (2024–2025). Top 100 Generative AI Use Cases. Harvard Business Review.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.